توسعه اقتصادي چيست؟((اقتصاد))
نوشته شده توسط : حامد

توسعه اقتصادي چيست؟

از لحاظ لغوي، توسعه را معادل لغت انگليسي Developmet گذاشته اند و لفظ «توسعه» در ادبيات عرب بر وزن تفعله (مصدر باب تفعيل است) مانند: تغذيه و تزكيه كه معني فعل متعدي در آن ملحوظ است. ماضي آن وسع و مضاري آن يوسع و مصدر آن توسعه است به معني «وسعت بخشيدن» از واژه شناسي انگليسي به دليل تكرار در مقالات ديگر خودداري ميكنيم.

از بحث لغوي كه بگذريم بايد به معناي اصطلاحي «توسعه اقتصادي» در علم اقتصاد و جامعه شناسي بپردازيم:

در زمان حاضر در كتب تخصصي مربوط به بحث توسعه و توسعه اقتصادي درباره تعريف اصطلاحي «توسعه اقتصادي» توافق چنداني وجود ندارد و يك نكته مشترك اين است كه: كشورهاي آمريكا، اروپاي غربي، ژاپن، استراليا و روسيه توسعه يافته اند. درباره توسعه يافتگي اقتصادي كره جنوبي، سنگاپور و مشابه آنها اجماع مشاهده نمي شود.

يكي از خلط مبحث ها در اين باره اختلاط «توسعه اقتصادي» با «توسعه انساني» است كه در اين نوشتار سعي بر عدم اختلاط و پرداختن به «توسعه اقتصادي» است. نكته مقدماتي ديگر اجماع بر تفكيك «رشد اقتصادي» و «توسعه اقتصادي» است و به همين خاطر شاخصها و نشانه هاي قابل مشاهده رشد اقتصادي را براي پي بردن به «توسعه اقتصادي» غير قابل قبول ميدانند.

پس «توسعه اقتصادي» مترادف «توسعه انساني» و نيز مترادف «رشد اقتصادي» يا «رشد اقتصادي مستمر» نيست. اما توسعه اقتصادي چيست؟

عده اي معتقدند كه مفهوم توسعه اقتصادي داراي بار ارزشي است و برخي ميگويند: توسعه داراي بار ارزشي است و به معناي «وضعيت مطلوب» يا «وضعيت مطلوب اقتصادي جامعه» ميباشد. اين نظر از يك جنبه، مبتني بر آن نظري است كه ميگفت: «توسعه انساني» موضوع بحث است و در نتيجه توسعه انساني به معني پيدايش انسانهاي كمال يافته است كه جنبه «مطلوبيت» و «بار ارزشي» در آن ملحوظ است. از جنبه ديگر به اين معني است كه لغت «توسعه» به معني «وسعت بخشيدن» داراي بار ارزشي است و با اين امر به وصف آن كه «انساني» يا «اقتصادي» و يا و ... باشد ارتباط ندارد.

اشكالي كه به اين اظهار نظرها وارد است اين است كه: با اجماع بر توسعه يافتگي اقتصادي آمريكا، انگليس، آلمان و كشورهاي ديگر اروپايي غربي و ژاپن و استراليا و غيره ناسازگار است. چون با وجود اجماع ياد شده، بر «مطلوب بودن» وضع اقتصادي انگليس يا كشورهاي اروپاي غربي «اجماع» وجود ندارد. پس «مطلوب بودن» با «توسعه يافته بودند» به طور متلازم يا حتي به طور متقارن در نظر اجماع ياد شده ملحوظ نيست.

ويژگيهاي مشترك كشورهايي توسعه يافته

 

با توجه به نكات قبل و با نگاهي تاريخي به وضعيت كشورهاي توسعه يافته اقتصادي: آمريكا، كشورهاي اروپاي، غربي، ژاپن، استراليا، روسيه و به نظر عده اي كره جنوبي، سنگاپور و تايوان، سعي خواهيم كرد ويژگي هاي مشترك اين است كشورها را فهرست و در مقايسه با كشورهاي توسعه نيافته پالايش كنيم و سپس بر اساس ويژگي هاي باقيمانده، توسعه يافتگي اقتصادي را تعريف نماييم. اين شيوه تعريف همان است كه در منطق صوري بر آن تأكيد شده است و مستلزم دريافت ويژگي هاي واقعيت خارجي است، البته با توجه به محدوديتهاي انسان در شناخت ماهيت اشياء و نيز اين شيوه تعريف دقيقاً مطابق است با قواعد سه گانه مشاهده و تعريف وقايع اجتماعي در فصل دوم كتاب قواعد روش جامعه شناسي اثر «اميل دوركيم».

كشورهاي توسعه يافته قبل از رنسانس از لحاظ ساختار دانش مانند ساير مناطق جهان و عقبتر از سابقه درخشان كشورهاي اسلامي بودند. سپس تغييراتي در نحوه نگرش و انديشه آنان به طبيعت و انسان حاصل شد و فيزيك جديد و توجه به تجربه و نيز پرداختن به استفاده از يافته هاي تجربي در توليد اقتصادي ظهور كرد. در باب مباحث فلسفي نيز تغييراتي حاصل شد درباره انسانيت، فرهنگ، ترتيب، حكومت، سياست، دين، آزادي و ... نيز انديشههاي تاز اي ارائه شد در حيطه سياسي نيز جنگ داخلي آمريكا، انقلاب انگليس، انقلاب فرانسه و انقلاب روسيه را تجربه كردند و حكومتهاي پارلماني و مراجعه به آراء عمومي در تعيين دولتها به طور پابرجا مرسوم گشت.



javahermarket



:: بازدید از این مطلب : 341
|
امتیاز مطلب : 57
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : دو شنبه 16 اسفند 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: